معنی پروردن، تربیت کردن، بلند کردن، افراشتن، نمودار , شدن، عقب، پشت، دنبال, معنی پروردن، تربیت کردن، بلند کردن، افراشتن، نمودار پ شدن، عقب، پشت، دنبال, معنی /cmcbj، تcfdت lcbj، fgjb lcbj، اtcاaتj، jkmbاc , abj، urf، /aت، bjfاg, معنی اصطلاح پروردن، تربیت کردن، بلند کردن، افراشتن، نمودار , شدن، عقب، پشت، دنبال, معادل پروردن، تربیت کردن، بلند کردن، افراشتن، نمودار , شدن، عقب، پشت، دنبال, پروردن، تربیت کردن، بلند کردن، افراشتن، نمودار , شدن، عقب، پشت، دنبال چی میشه؟, پروردن، تربیت کردن، بلند کردن، افراشتن، نمودار , شدن، عقب، پشت، دنبال یعنی چی؟, پروردن، تربیت کردن، بلند کردن، افراشتن، نمودار , شدن، عقب، پشت، دنبال synonym, پروردن، تربیت کردن، بلند کردن، افراشتن، نمودار , شدن، عقب، پشت، دنبال definition,